جدیدترین اخبارومقاله ها

دسته بندی موضوعی

بایورزونانس تراپی (bioresonance therapy) دریچه ای جدید برای درمان بیماری ها

تاریخچه بیورزونانس :

نیروی بیولوژی Chi که در علوم سنتی چینی‌ها شناخته شده می‌باشد ، در ارگان‌های داخلی بدن تولید شده و در کانال‌هایی در سطح پوست جاری می‌شوند که به عنوان نقاط مریدین شناخته شده‌اند. نقاط طب سوزنی که بر روی نقاط مریدین می‌باشند ، همواره در نقاطی حضور دارند که انرژی قادر است در آن مناطق بیشتر تجمع یابد. این مناطق به روش‌های مختلفی تحت تأثیر قرار گرفته و تحریک می‌شوند و چرخه انرژی در آن منطقه را به حرکت در می‌آورند ، به طوری که ارگان موردنظر که در ارتباط با این نقاط است ، دچار فرآیند مثبتی می‌ شود. مکانیسم‌های مختلفی برای چگونگی فعالیت نقاط سوزنی ارائه شده است که بهترین آن‌ها مدل الکترومغناطیسی می‌باشد.
یک سیستم آنالوگی که می‌تواند بوسیله سیمی که از آن به فرد اتصال می‌یابد سطوح مختلف انرژی را نشان دهد. مقدار بسیار کم انرژی الکترومغناطیس که بر سطح پوست جاری شده است ، بر سیستم ما تأثیر گذاشته و توسط سیم‌ها دریافت می‌شود. هر آنچه که ناهماهنگی در سیستم ایجاد کرده باشد ، بالانس نقاط را به هم زده و ما این تغییر مقاومت را در دستگاه EDST مشاهده می‌کنیم.


Voll جز اولین کسانی بود که جریان‌های بسیار کم ولتاژ را در مرحله تحقیقاتی به نقاط سوزنی بدن انسان اعمال کرد. نام دستگاه وی Diatherapuncteur بود ولیکن Dermatron جایگزین آن شد.
هدف اصلی Voll دستیابی به روش‌های درمانی در روش ابداعی اش بود ولی او به این نکته پی برد که بر اثر ولتاژ کمی که به نقاط سوزنی اعمال می‌کند ، بازتابی را دریافت می‌کند که می‌تواند بوسیله آن وضعیت سیستم‌های مرتبط با آن نقاط را تشخیص دهد. بنابراین این روش توانست انقلاب جدیدی را در تشخیص بیماری‌ها و نظارت دائم بر وضعیت سلامت فرد ایجاد کند که به نام خود این دانشمند ، EAV نامگذاری گردید. این روش حالت توسعه یافته و پیشرفته ای از EDST محسوب می‌شود.
موادی که برای تست انتخاب می‌شدند باید در نقاط طب سوزنی قرار می‌گرفتند که این کار به دقت و زمان زیادی نیاز داشت ، بنابراین Voll تصمیم گرفت که از همیوپاتی مواد استفاده کند.

تعریف بیورزونانس :

مطالعات فیزیکی نشان می دهد که ارگان های بدن انسان یک فرکانس تثبیت شده به نام فرکانس طبیعی را از خود ساطع می کنند. هر شیء فرکانس طبیعی را دارا می باشد. وقتی فرکانس ارتعاشی خارجی هر شیئ به فرکانس طبیعی برسد ، دامنه آن به ماکزیمم مقدار خودش می رسد. به این پدیده بیورزونانس می گویند. وقتی یک شیئ رزونانس می کند ، می تواند مقدار بزرگی از انرژی محیط اطراف را به دست آورد و منجر به نتایج غیر قابل انتظار می شود. اگر فرکانس خود القایی در یک ارگان بدن نزدیک به یا در گستره فرکانس ارتعاشی خارجی باشد ، تأثیرات پیچیده و با گستره پهن تولید شده ، سبب آسیب به ارگان هدف می شود. انرژی مکانیکی رزونانسی می تواند تبدیل به انرژی حرارتی ، بیوشیمیایی و بیوالکتریکی شود که می تواند به صورت مستقیم روی غشای پلاسما و غشای میتوکندریایی سلول ها و بافت های مختلف تأثیر بگذارد که منجر به یک تغییر در نفوذپذیری غشا و هم چنین تأثیر در فعالیت آنزیمی شود.
بنابراین انرژی مکانیکی رزونانسی سرانجام روی فرایند زیست-اکسیداسیون تأثیر خواهد گذاشت و همچنین انرژی سنتز و متابولیسم و عملکرد سیستم آنتی اکسیداسیون را کاهش می دهد.
این موضوع به صورت تجربی توسط تغییرات فراساختاری (ultra structure) و آشکارسازی ایمونوکمیکال ثبت شده است. ارگان های انسان از منظر فرکانس های طبیعی متفاوت هستند. فرکانس طبیعی سر 12-8 هرتز است.

بیورزونانس تراپی :

بیورزونانس تراپی به عنوان علم استفاده از میدان های الکترومغناطیسی بسیار ضعیف (ultra-weak electromagnetic fields) که توسط افراد جهت تشخیص و درمان بیماری ها ساطع می شود ، تعریف می گردد. بسیاری از مفاهیم ناشناخته به استفاده از مجموعه های خلاصه و کیفیت های تفکر ساده خلاصه می شود تا توانایی فهم زیرساخت های تئوریکی پایه ای از قبیل رابطه بین سطوح مادی و اطلاعاتی به دست آید. تئوری اطلاعات تحت عنوان همیوپاتی مدرن شناخته می شود و تلفیقی مناسب بین علم پزشکی و علم فیزیک می باشد که شامل روش های مختلفی چون روش Hahnemann (همیوپاتی) ، روش electro-acupuncture (طب سوزنی) ، روش Vega testing (نوعی طب سوزنی) و فعالیت و کار Morell ، پدر بیورزونانس تراپی است.

پزشکی بیورزونانس :

  • هومیوپاتی رزونانسی

اطلاعات انرژی درمانی و هامیوپاتی رزونانسی اصولاً پدیده ای نوین در طب و همچنین در هامیوپاتی است. با استفاده از روش تشخیصی نوین یعنی تست نباتی (vegetation) رزونانسی (BPT) ، تعیین نسبت رزونانسی بین واحدهای ترکیبات هامیوپاتیک در قوا و اندام های معین ، تشکیلات اندام ها ، ساختارهای سلولی ، میکروارگانیزم ها ، ویروس ها ، ویروئیدها ، اسپورها ، قارچ ها و غیره میسر شد.
استفاده از ترکیبات مریدیان کمپلکس (ترکیبات مداری پیچیده) و مریدیان آکورد (واحدهای مداری) که رابطه رزونانسی با چاکراهای (کانون های) معین آکوپونکتور (نقطه های صوتی ، acupuncture) مداری دارند ، امکانات درمانی را به طور کاملاً گسترده فراهم کرد.
درمان بیورزونانس (BRT) شامل اصلاح عملکرد ارگانیزم ناشی از تأثیر اشعه الکترومغناطیسی با پارامترهای شدید مشخص است که مشابه پاسخ دیاپازون به طیف فرکانسی امواج صوتی مشخص می باشد.
ایده BRT به کمک نوسانات ضعیف الکترومغناطیسی موجود در خود بیمار ، برای اولین بار به صورت علمی توسط اف. مورل (F.Morell) در سال 1977 ارائه شد. در ارگانیزم انسان در حالت فیزیولوژیکی سالم ، هماهنگی نسبی در فرایندهای مختلف نوسانی (موجی) حفظ می شود ، در حالیکه در وضعیت بیماری اختلالاتی در هماهنگی نوسانی بدن مشاهده می گردد. این امر می تواند بصورت اختلال در ضربان های فرایندهای اصلی فیزیولوژیکی بروز کند ؛ به طور مثال ناشی از مکانیزم های تحریک یا توقف (ترمز) در سیستم مرکزی اعصاب و یا تغییرات و تأثیرات متقابل در بخش های قشری و زیرقشری مغز مشاهده شود. به همین دلیل تأثیرات رزونانسی و میزان هماهنگی سیستم های ارگانیزم در عملکردهای آنها در حال حاضر نقش مهمی را ایفا می کنند.


BRT درمان با نوسانات الکترومغناطیسی است که طی آن ساختارهای ارگانیزم تحت تأثیر رزونانس قرار می گیرند. اثرگذاری می تواند هم در سطح سلولی ، سطوح اندام ها ، دستگاه ها و هم در سطح کل ارگانیزم صورت گیرد. ایده اصلی کاربرد رزونانس در پزشکی مبتنی بر این است که در صورت انتخاب صحیح فرکانس و نوع اثرگذاری درمانی (الکترومغناطیسی) ، می توان نوسانات طبیعی (فیزیولوژیکی) را در ارگانیزم انسان تشدید و نوسانات پاتولوژیک را ضعیف کرد. بدین ترتیب تأثیر بیورزونانس می تواند هم به عنوان عامل خنثی کننده نوسانات پاتولوژیک و هم  به عنوان احیا کننده نوسانات فیزیولوژیکی که در وضعیت های پاتولوژیک مختل شده اند ، عمل کند. روش پیشنهادی طب سنتی برخلاف بسیاری از روش های شناخته شده فیزیوتراپی ، ارتباطی با گرمایش بافت های بدن ندارد که با توجه این مطلب ، می توان روش مذکور را به عنوان یکی از روش های «درمانی با فاکتور کم شدت» در نظر گرفت. دستگاه موردنیاز برای اجرای این روش می تواند با اثرگذاری الکتریکی (از طریق تماس با پوست با استفاده از الکترودهای انتقال دهنده جریان) و اثرگذاری الکترومغناطیسی (بدون تماس ، از طریق انواع مختلف القاء کننده ها «اندکتورها») باشد. دستورالعمل های آموزشی با روش های پیشرفته برای روش BRT تدوین شده اند. طبق نظر مؤلفین ، روش هایی که مبتنی بر انتخاب رژیم فرکانسی و نوع سیگنال درمانی به کمک رابطه معکوس بیمار می باشند یا روش هایی که نوع سیگنال درمانی با فعالیت بیوالکتریکی ساختارهای مختلف در حالت طبیعی (فیزیولوژیکی) بدن مطابقت دارد ، از بیشترین مزیت برخوردارند. در این رابطه در حال حاضر باید دو نوع اصلی درمان را تفکیک کرد:

  • BRT آندوژنی: این نوع درمان بوسیله نوسانات الکترومغناطیسی خود ارگانیزم انسان بعد از اثرگذاری ویژه روی آنها صورت می گیرد

  • BRT اگزوژنی: این درمان با وارد کردن سیگنال ها صورت می گیرد که طی آنها برخی از اندام ها و دستگاه های مختلف ارگانیزم انسان وارد رزونانس می شوند. به طور مثال بوسیله میدانهای مغناطیسی که توسط ژنراتورهای مخصوص ایجاد می شوند.

انواع درمان های طراحی و تست شده BRT را می توان در درمان وضعیت های پاتولوژیکی برای بیماران بستری و سرپایی ، در طیفی گسترده بصورت تک درمان یا درمان های مجموعه ای مورد استفاده قرار داد. بیمار باید به منظور تعیین و تأیید تشخیص بیماری با روش های تخصصی مورد معاینه قرار گیرد.
این دستورالعمل های آموزشی برای پزشکانی که دارای آمادگی لازم در زمینه رفلکسوتراپی و طب سنتی هستند و پزشکان متخصص در عرصه بیورزونانس تراپی و رفلکسوتراپی در نظر گرفته شده است.

تشریح روش BRT :

BRT یک روش درمانی با نوسانات الکترومغناطیسی ضعیف اندوژنی و یا اگزوژنی با فرم ها و فرکانس های مشخص است که واکنش های رزوناسی در ارگانیزم ایجاد می کند. نوآوری در این روش استفاده از تأثیر پارامترهای الکترومغناطیسی بر وضعیت رزونانسی ارگانیزم است. اساس درمان مبتنی بر سرکوب طیف های فرکانسی امواج پاتولوژیکی و بازسازی و تشدید امواج فیزیولوژیکی و حفظ همزمانی نسبی بین فرایندهای مختلف موجی است که تشکیل دهنده هموستاز فیزیولوژیکی ارگانیزم می باشند.

ماهیت روش BRT :

اساس کار انواع روش های طراحی شده BRT مبتنی بر اثرگذاری توسط میدان های الکترومغناطیسی ضعیف با ویژگی های مشخص است که با نوسانات اندام ها و بافت های ارگانیزم بیمار وارد رزونانس می شوند. انواع مختلف BRT بوسیله ویژگی های فرکانسی ، شکل علائم (سیگنال ها) و اصول تجویز آنها از یکدیگر متمایز می شوند.

BRT اندوژنی :

با توجه به اینکه نوسانات (سیگنال های) مخصوص انسان دارای طبیعت الکترومغناطیسی می باشند ، بنابراین می توان آنها را در ورود به دستگاه جهت انجام BRT به کمک الکترودها یا القاکننده ها (ایندوکتورها) و انتقال از طریق جریان های الکتریکی ثبت کرد. نوسانات در ورود به دستگاه با اعمال تنظیمات ویژه (فیلتراسیون مکانی- زمانی ، فرکانسی ، غیرخطی و جداسازی) هنگام خروج از دستگاه با کمک سیم های رابط و الکترودها (اندکتورها) به بدن بیمار باز می گردند. میدان الکترومغناطیسی بدن بیمار بلافاصله نسبت به این سیگنال های درمانی واکنش نشان می دهند و نوسانات اصلاح کننده مجدداً به سمت دستگاه هدایت می شوند و غیره. بدین ترتیب ، بیمار و دستگاه در روند درمان مدار بسته تنظیم سازگاری را تشکیل می دهند که در نتیجه آن نوسانات تنظیم شده بارها و بارها به بدن بیمار بازمی گردند. در نتیجه نوسانات پاتولوژیک ضعیف یا کاملاً سرکوب و نوسانات فیزیولوژیک تشدید می شوند و به تدریج تعادل دینامیکی (هموستاز) در ارگانیزم بازسازی می شود. بدین ترتیب ، پارامترهای تحریکات الکترومغناطیسی در روش BRT اندوژنی توسط وضعیت خود بیمار تعیین می شوند و در این صورت اثرگذاری کاملاً فردی است که در نتیجه این روش را می توان بعنوان یکی از مناسب ترین روش های درمانی محسوب کرد.
در فرایند BRT می توان طیف های فرکانسی نوسانات پاتولوژیک و فیزیولوژیک را تفکیک و ثابت کرد و در صورت لزوم به فرایند درمانی برگرداند. الگوریتم ها و حالت های BRT براساس نتایج بررسی های کلینیکی و تشخیص الکتروپونکتور انتخاب می شوند.

فناوری استفاده از بیورزونانس تراپی آندوژنی :

قبل از شروع درمان در هر مورد مشخص ، رعایت نکات ذیل ضروری است:

  • تشخیص نوع بیماری یا سندرم کلینیکی از طریق روش های متداول تخصصی

  • تعیین موضع قبلی اندام آسیب دیده و تغییرات پاتولوژیک جاری

  • انتخاب مناطق آناتومی-توپوگرافی برای کاربری بیورزونانس تراپی

  • انتخاب نوع بیورزونانس تراپی (تماسی و یا غیر تماسی) ، استقرار الکترودها و یا اندوکتورها روی بدن

  • انتخاب الگوریتم معاینه بیورزونانس تراپی (روی همه مدارها «مریدیان ها» ، روی مدارهای مختلف ، توالی تغییر مدارها ضمن تراپی ، زمان تراپی روی هر مدار و کل زمان تراپی)

بهتر است قبل از شروع بیورزونانس تراپی ، وضعیت اندام ها و دستگاه های  مختلف ارگانیزم به روش تشخیص الکتروپونکتور ارزیابی شود. بدین منظور می توان از روش ار. فولیا و سایر روش های مجاز استفاده کرد.

قوانین کلی :

الکتروهای دستی قبل از هر چیز ، برای درمان اندام های بالای دیافراگم استفاده می شوند. الکترودهای پایی برای درمان اندام های زیر دیافراگم مورد استفاده قرار می گیرند. توصیه می شود به منظور افزایش امکانات درمانی ، به طور همزمان از اندکتورها و الکترودهای دستی ، پایی و پیشانی (Frontal) استفاده شود. برهنه کردن و عاری از لباس بودن سطح قسمتی از بدن که در تماس با الکترودها قرار داده می شود ، برای ایجاد تماس الکتریکی مناسب حائز اهمیت است.
انتخاب صحیح و استقرار الکترودها و اندوکتورها در تراپی از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، زیرا که برخی از بیماری ها را می توان تنها با موضع یابی درست ، درمان کرد. اندوکتورها را می توان مستقیماً روی سطح قسمت تحت درمان بدن و یا روی طرح اندام مذکور قرار داد. همچنین می توان الکترودهای فلزی یا الکترودهای لاستیکی هادی جریان برق را مستقیماً روی پوست محل آسیب دیده قرار داد. با قراردادن کمربند مغناطیسی از جلو ، پشت و پهلو یا «پیچیدن» به دور قسمت های مشخصی از بدن مثل اندامه ای انتهایی (دست و پا) به طور همزمان می توان بسیاری از اندام ها را در بر گرفت.
هدف اصلی از درمان ، شناسایی و رفع همه منابع بروز نوسانات پاتولوژیک ناهماهنگ اندوژنی و اگزوژنی ناشی از بیماری در ارگانیزم است. چندین روش اساسی برای بیورزونانس تراپی طراحی شده است.

BRT اگزوژنی :

یکی از انواع درمان های بیورزونانسی اگزوژنی ، درمان ساختاری-رزونانسی است که در دستورالعمل های آموزشی تشریح شده است. فرکانس های حرکات غیرارادی بیوالکتریکی به کمک بیوپتانسیل گرافی به طور آزمایشی و در بررسی های کلینیکی برای بعضی از اندام ها تعیین شده اند. این فرکانس ها برای سایر اندام ها به صورت تئوریک و با استفاده از قوانین ریاضی بدست آمده اند. به طور مثال بر اساس پژوهش های انجام شده ، فرکانس حرکات بیوالکتریک غیرارادی معده شامل 0.043 هرتز ، کولون نزولی روده بزرگ 0.064 هرتز می باشد. این دو کمیت با ضریب 3.2 با هم در ارتباطند و هر یک از آنها به عنوان نقطه اتکاء برای برخی از رده های مشخص کننده حرکات بیوالکتریک غیرارادی سایر اندام ها و یا سطوح تنظیمات سیستم های عصبی و دیگر سیستم های عملکردی ارگانیزم محسوب می شوند.
فرکانس های حرکات غیرارادی بیوالکتریکی مربوط به تقریباً همه اندام های میان تهی ، عروق و اندام های تشکیل دهنده سیستم عصبی در این رده ها قرار می گیرند. در ضمن از دوبل شدن بعدی اندازه های اولیه فرکانس ها استفاده می شود که اساس تشکیل رده ها نیز محسوب می شود. به طور مثال گره دهلیزی-بطنی (آتریوونتریکولار) سیستم اتوماتیک قلبی در رده معده و گره سینوسی-بطنی (سینوآرتریال) در رده کولون نزولی روده بزرگ قرار دارد. بدین ترتیب فرکانس سیگنال درمانی در درمان ساختاری-رزونانسی با فرکانس بیوپتانسیل های فعالیت های مقدماتی اندام های مختلف در وضعیت (فیزیکی) طبیعی مطابقت دارد. بدیهی است که در اطراف بافت ها که سیگنال الکتریکی عبور می کند ، میدان مغناطیسی ایجاد می شود. سیگنال درمانی مورد استفاده برای تراپی کاملاً متقارن است ولی در ساختار تغییر یافته پاتولوژیک بی قرینگی وجود دارد. به همین دلیل ، کافی است روی هریک از طرح های اندام آسیب دیده ، سیگنال درمانی لازم متناسب با سیگنال توپوگرافی وارد کرد تا طی مدت زمان مشخص به سلامتی دست یافت.


اما یک ویژگی وجود دارد و آن اینکه همه اندام ها دارای حرکات بیوالکتریک غیرارادی نیستند. معلوم شد که اصلاح مؤثر پاتولوژی آنها هم با استفاده از دامنه فرکانس های نزدیک به فاز مطلق انحراف (رفراکتوری) که توسط ضربان های عصبی درک می شود ، امکان پذیر است. به همین دلیل رژیم هایی که طبق فرمول محاسبه شده اند ، ارائه می شوند: F=V/L که در آن F فرکانس ، V سرعت پراکنش ضربان الکتریکی و L اندازه خطی اندام می باشد. هر چه اندازه خطی اندام موردنظر که تحت تأثیر قرار می گیرد کمتر باشد ، به همان نسبت فرکانس سیگنال درمانی بیشتر است.
تأثیرگذاری روی بیمار می تواند بوسیله جریان الکتریکی (از طریق تماس) با کمک الکترود فلزی یا الکترودهای لاستیکی هادی جریان برق و یا توسط میدان مغناطیسی (بدون تماس) به کمک اندوکتورها ، حلقه ها و کمربندها صورت گیرد. بویژه ایندکتورهای صاف کمربندی که به دور بدن ، اندام های انتهایی و یا سربسته می شوند راحت تر می باشند. شدت میدان مغناطیسی که توسط اندوکتورها ایجاد می شود ، با توجه به شدت انتخابی ، شامل 1 تا 100 میکروتسلا است. عملاً می توان از اثرگذاری تماسی یا غیر تماسی اسفاده کرد ، زیرا که در این صورت نوع سیگنال و ویژگی های فرکانسی آن تغییر نمی کند.
در حال حاضر 19 سیگنال دارای ارزش کلینیکی برای درمان ساختاری-رزونانسی طراحی شده که از نظر فرکانس های گردشی و رسانایی متفاوتند و بر اساس آنها رژیم های مختلف تلفیقی اثرگذاری الکترومغناطیسی برای استفاده از این فرکانس ها طراحی شده است. مطابق با رژیم های تجویز شده ، برنامه های الکترومغناطیس تراپی شامل فهرست رژیم های لازم برای درمان بیماری های مختلف طراحی شده است.

فناوری استفاده از بیورزونانس تراپی اگزوژنی :

برای درمان وضعیت های مختلف پاتولوژیکی در هر مورد مشخص ، حل و فصل سری مشکلات استاندارد ذیل ضروری است:

  • شناسایی نوع و سایر خصوصیات بیماری یا سندروم های کلینیکی با روش های متداول

  • تعیین موضع آسیب عمده در اندام

  • تغییرات غالب پاتولوژیک (که به تعیین خصوصیت فرایند کمک می کند ؛ مثل التهاب ، دیستروفی ، دیسکنزی و غیره)

  • انتخاب نقطه آناتومی-توپوگرافی برای انجام بیورزونانس تراپی

  • انتخاب نوع بیورزونانس تراپی (تماسی و یا غیر تماسی) برای استقرار الکترودها و یا اندوکتورها روی بدن

  • ساختار جلسات (رژیم ها و نمایش آنها ، توالی تغییرات رژیم ها)

  • انتخاب خط مشی درمان دوره ای (تعداد جلسات در شبانه روز ، هفته و غیره ، زمان کلی طول درمان)

روش بیورزونانس اگزوژنی شامل اثرگذاری درمانی روی پوست طرح اندام تحت درمان از طریق غیرتماسی بوسیله اندوکتور یا بصورت تماسی به کمک مواد هادی جریان می باشد.
انواع اندوکتورها با توجه به منطقه ای که نیاز به اثرگذاری دارد و همچنین با در نظرگرفتن اندازه آن منطقه انتخاب می شوند.
در بعضی از دستگاه ها ، بدنه درمانی بصورت ژنراتور ضربانی تعبیه شده است که برای تشکیل فرکانس های مدولی در نظر گرفته شده اند. این فرکانس ها دارای قابلیت اصلاح اختلالات مختلف اندامی و عملکردی ارگانیزم انسان می باشند. پزشک می تواند فرکانس های موردنیاز برای رفع این اختلالات را به طور دستی انتخاب کند یا بصورت برنامه ای که قوانین تغییرات فرکانس در زمان را تعیین می کنند ، تنظیم نماید.
شدت فرکانس (دامنه ضربان ها) در تحریک الکتریکی طوری تنظیم می شود که بصورت احساس ضعیف درد در آستانه حساسیت انفرادی بیمار درک شود. شدت فرکانس در مغناطیس درمانی طبق توصیه های ذیل یا با کمک روش تشخیصی ار. فولیا تعیین می شود.


برای دستیابی به ساختاری شدن سطح فیزیولوژیکی ، وضعیت نمایشی لازم است که بزرگی آن متناسب با امکانات بازسازی اندام مربوطه باشد. بطور مثال التیام آسیب های دیستروفی غشاء مخاطی (تخریب «erosion» ، زخم ها ، ترک ها) دستگاه گوارش ممکن است 120-36 ساعت طول بکشد و التیام کامل زخم های تروفیکی پوست نیاز به 1 الی 10 ماه زمان دارد. دردهای خیالی بعد از آسیب ها «trauma» (از جمله پس از عمل جراحی) را می توان بعد از یک یا دو جلسه از حافظه پاک کرد. فقط وضعیت های حاد را به طور کامل و به سرعت (طی 3-1 روز) می توان رفع کرد. به طور مثال مسمومیت های حاد و امراض کلیوی (نفریت های) سمی-آلرژیک ، هپاتیت ها ، امراض جلدی (درماتیت ها) ، ورم کوینکه (آنژیونوروتیک)،  وضعیت آسمی ، انقباضات (اسپاسم های) حاد و ضعف (آتونی) روده ، مجاری ادراری و مجاری صفراوی ، میوزیت و رادیکولیت حاد.
یکی از نکات مهم استفاده از رژیم اثرگذاری «ناپایدار» (destabilazation) است. رژیم ناپایدار ضمن ایجاد سهولت بعدی در رسوخ ریتم های اصلی درمانی ، به نامتعادل کردن بیماری کلیشه ای (استرئوتیپ) پاتولوژیکی بوجود آمده کمک می کند ، اما می تواند بطور مستقل نیز در 15-10 ساعت اولیه هر وضعیت حاد پاتولوژیک مورد استفاده قرار گیرد.
رژیم های فرکانسی را با توجه به تجربه درمانی در بسیاری از بیماری های مربوط به اندام های مختلف ، از نظر استفاده از فرکانس ها می توان در سه گروه دسته بندی کرد:
برای اندام هایی که دارای فعالیت های بیولوژیکی غیر ارادی هستند ، رژیم شماره 1 برای پاتولوژی مری ، معده و اثنی عشر ؛ رژیم شماره 2 برای پوست و سلول های زیر جلدی ؛ رژیم شماره 3 برای سیستم تنفسی (برانشی-ریوی) ، روده بزرگ و مخرج استفاده می شود.
برای اصلاح سیستم عصبی و انواع مختلف دیسکنزیا. رژیم های شماره 5 ، 6 ، 7 و 8 مورد استفاده قرار می گیرد.
اثر گذاری غیر اختصاصی روی هر اندام و بافت ، به وسیله ورود به رزونانس با عناصر واحدهای ساختاری-عملکردی با استفاده از رژیم های 5 ، 11-17.
در عملکردهای بیش از حد بالا یا بیش از حد پایین حسی (سنسوری) ، حرکتی و ترشحی ، از رژیم های مربوطه استفاده می شود: بازدارنده (بلوکاتور) یا محرک (استیمولاتور) اونیورسال ؛ رژیم های شماره 18 و 19.
هر نوع درمان ساختاری-رزونانسی با رژیم های ناپایدار شماره 9 و 10 آغاز می شود. ویژگی های دارویی-فناوری رژیم های بیورزونانس اگزوژنی در جدول شماره 3 ارائه شده است.
استفاده از بیورزونانس تراپی در تجارب کلینیکی نیاز به سطح بالای دانش و مهارت پزشک در کاربرد دستگاه ها دارد.

از روش اِر. فولیا به تست نباتی رزونانسی :

داده های آماری نوین توجه کامل پزشکان کشورهای پیشرفته را در غرب و شرق به روش های اثر گذاری سنتی تأیید می کنند. در ضمن به طور رسمی طبق تصمیم کمیسیون کارشناسان وزارت بهداشت جهانی ، در سال های 90 قرن گذشته فقط طب سوزنی ، گیاه درمانی و مداوای دستی به آنها اضافه شد. به عقیده ما که می تواند پیش داوری باشد ، در این مجموعه رفلکسوتراپی موقعیت کلیدی را دارا است.
از میان شباهت های متنوع این گرایش اصطلاح چینی «چوژِن- سزیو» (با ترجمه تحت اللفظی «سوزن زدن و گرم کردن») ، اصطلاح لاتین «آکوپونکتور acupuncture» (طب سوزنی) و بالاخره اصطلاح روسی این مفهوم «سوزن زدن» را می توان نام برد. مفهوم نوین و رسمی پدیده «رفلکسوتراپی»  را در کشور روسیه اغلب به طور انتقادی ، بعنوان انتقال مکانیکی تعلیمات انعکاسی (رفلکتوری) در قالب پیچیده طب سوزنی شرق تلقی می کنند. در این راستا باید خاطرنشان کرد که خود اصطلاح از سوی دانشمندان روسیه پیشنهاد نشده ، بلکه از طرف دانشمندان غرب به کار برده شده است ، ضمناً عنوان یکی از مقالات علمی «از آکوپونکتور به رفلکسوتراپی» در نشریه فرانسوی تحت عنوان تحول مترقی ذکر شده است.
فلکسوتراپی یا طب فشاری ، یک روش درمانی است با قدمت 5 هزار ساله که از چین و هند منشأ گرفته است. هدف اصلی طب فشاری ، بالا بردن قدرت درمانی بدن است. بر اساس این علم نقاط خاصی در کف پا و دست وجود دارند که به عنوان نقاط فشار یا نقاط رفکلسی شناخته شده اند. این نقاط از قابلیت بالایی در هدایت انرژی برخوردارند و هر کدام نشانگر یک ارگان خاص مانند قلب و مغز و عملکرد خاصی از هر ارگان می باشند. به عنوان مثال نقاط مربوط به مغز در شست پا و نقاط مربوط به قلب در وسط کف پا قرار دارند. با وارد کردن فشار بر روی این نقاط کشش عضلانی از بین می رود ، جریان خون و انرژی حیاتی بدن (که چینی ها آن را چی یا Qi می نامند) بهبود می یابد و آرامش اعصاب برقرار گشته و عملکرد آن دستگاه خاص بهبود می یابد. همین نقاط در سایر نقاط بدن هم وجود دارند که در طب سوزنی از آنها استفاده می شود ؛ تفاوت اساسی طب فشاری با طب سوزنی در این است که در طب سوزنی این نقاط با فرو کردن سوزن تحریک می شوند ولی در طب فشاری فقط از فشار آوردن بر کف دست و بویژه کف پا برای تعادل انرژی و افزایش سلامتی استفاده می شود. این روش همانند مدل ژاپنی آن (روش شیاتسو) به سوزن نیاز نداشته و فقط از فشار انگشتان استفاده می شود.


درون خود سیستم رفلکسوتراپی نیز روش های تشخیصی هم بعنوان روش قدیمی و هم روش نوین از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ضمناً روش هایی قدیمی مثل ارزیابی تخصصی وضعیت نبض ، مردمک چشم ، غشاء مخاطی داخل دهان ، زبان و غیره با همه جنبه های اطلاعاتی خود ، همیشه برای گروه کثیری از پزشکان تحصیل کرده ای که تحصیلات کلاسیک و بطور کلی تحصیلات غربی دارند ، قابل دسترس نیست.
دقیقاً در همین راستا روش های تشخیصی الکترو پونکتور که عمدتاً بر مبنای ارزیابی ولت-آمپری ویژگی های نقاط رفلکسوتراپی مبتنی هستند ، از قابلیت بیشتری برخوردار بوده و امیدبخش تر محسوب می شوند. به عبارت دیگر ، در اینجا اصول اصلی تشخیصی ، وابستگی متقابل (correlation) بین تغییرات جریان الکتریکی نقاط ریز (میکروزون های) پوشش پوستی و وضعیت عملکردی اندام ها و سیستم ارگانیزم محسوب می شود.
در اینجا شایان ذکر است که طبق نظریه شرق ، پیشرفت بیماری قبل از هر چیز به اختلال در گردش انرژی در سیستم کانال های متصل به هم (مریدیان ها «مدارها») مربوط است که در همه ارگانیزم نفوذ می کند. اثرگذاری هدفمند روی نقطة مریدیان بیماری که  مانع جریان انرژی شده ، موجب باز شدن مسیر آن و رفع علائم بیماری می شود. ضمناً خصوصیات فرضی نقطه آکوپونکتور («مخزن بیماری ها» ، «پنجره آسمان») این فرم مدور و کاملاً پایدار است.
خود پدیده وجود این نقاط ریز (میکروزون ها) بی شک تأثیرات ایجاد شده را در تحریک نقاط مشخص (بصورت تغییر فشار شریانی ، میزان جریان خون ناحیه ای ، شدت و یا توقف عملکرد اندام های مختلف) تأیید می کند. در این راستا پژوهش های جدیدی در رابطه با  آنالیز شکل شناسی-عملکردی زمینه این نقاط انجام شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش ها اغلب ویژگی صناعی-مجازی دارند ؛ به طوری که در سال های 60 در مورد وجود سیستم های مریدیانی «کنراک» اطلاعات اشتباه داده شد.


طبق نظریه های جدید ، نقاط (بصورت مناطق پوستی به قطر چند میلیمتر) نمایندگان سیستم «پوشش بدن-اندام های داخلی» هستند. تفاوت های تأیید شده هیستولوژی (بافت شناسی) نقطه ها نسبت به بافت های اطراف دارای ویژگی کمّی بوده ولی به هیچ وجه ویژگی کیفی ندارند. ویژگی این نقاط نازک بودن پوست ، فراوانی پایانه های عصبی و نباتی و تجمع سلول های چرب است. با وجود سطح بالای فرایندهای مبادله در ناحیه نقاط می توان آنها را نقاط «فعال» نامید. از ویژگی های این نقاط ، کاهش قابل توجه مقاومت الکتریکی پوست است که در موقعیت های بیماری افزایش می یابد و همین مبنای تشخیص الکتروپونکتور است.

از این روش بیشترین تقاضا و پراکنش در موارد ذیل است:

  • الکتروپونکتور به روش ار. فولیا
  • تشخیص عملکردی بیوالکترونی
  • تست تشخیصی تنظیم دمایی
  • الکتروگرافی سگمنتاری (قطعه ای) کامپیوتری
  • درموگرافی (پوست نگاری) دکودر
  • و  بالاخره تست نباتی رزونانسی.

باید اعتراف کرد که روش سخت و پرحجم برقرار شده در سال های 50 توسط ار. فولیا ، پژوهشگر آلمانی روشی بنیادی بین روش های ارائه شده محسوب می شود. روشی که تعبیر اصلی غرب از حالت جزئی طب سوزنی (آکوپونکتور) شرق است.
در آغاز به کمک دستگاه ویژه ای بررسی های دیداری به اصطلاح «بزرگ» مثل: «دست- دست» ، «دست- سر» و غیره صورت می گیرد. این مرحله از تشخیص اطلاعات مقدماتی در مورد وجود اختلال در کل ارگانیزم و ویژگی احتمالی آن را در اختیار می گذارد.
به طور مثال مقادیر شاخص های مشاهده شده در حدود از 86-82 واحد شرطی به عنوان شاخص های طبیعی «نرمال» ، بالاتر از 86 واحد شرطی (به عنوان انعکاس واکنش التهابی و یا حساس سمپاتیک) ، زیر 82 واحد شرطی (فرایندهای تخریبی (دژنراسیون) و یا حساس پاراسمپاتیک) در نظر گرفته می شود. آنالیز دینامیکی در مورد این بررسی دیداری  نیز به منظور کنترل مؤثر بودن درمان های اجرا شده به کار برده می شود. در مرحله بعدی آنالیز وضعیت نقاط اندازه گیری تخصصی انجام می شود. بطور کلی بیش از 500 نقطه طب سوزنی (آکوپونکتور) استفاده شده در این مورد نیز مثل طب سوزنی کلاسیک از روی مریدیان ها طبقه بندی شده اند و وضعیت ساختارهای مشخص شرح ذیل را منعکس می کنند:

  • اندام ها (بطور مثال نقاط ناحیه بندی و کلاسیک مریدیان های ریه ، قلب ، کبد ...)
  • دستگاه ها (نقاط مریدیان های گردش خون ،‌ غدد درون ریز ...)
  • بافت های مشخص یا میزان مبادله (نقاط پیشنهادی توسط خود ار. فولیا ، میریدیان های بافت پیوندی و تخریب (دژنراسیون) چربی ...)

مبنای استفاده و ویژگی های اصلی تست نباتی رزونانسی :

تست نباتی رزونانسی پیشرفت بعدی روش های تئوریک پی ریزی شده توسط ار. فولیا محسوب می شود. این روش بدیع توسط خا. شیمل متخصص آلمانی در سال 1978 به صورت ترکیب روش ذکر شده الکتروپونکتور ار. فولیا و تشخیص عملکردی بیوالکترونی به روش و. اشمیت و خا. پفلااوم ابداع شد. یکی از امتیازات اصلی و مهم آن (در طرح تجربی) در روند معاینه استفاده از فقط یک نقطه اندازه گیری بجای 500 نقطه و بیشتر است که در انواع دیگر الکتروپونکتور مورد استفاده قرار می گیرد.
شرکت وِگا «VEGA» (آلمان غربی) در ورود این روش به تجربه کلینیکی در سال های 80-70 قرن گذشته نقش داشت و اولین دستگاه TEST-VEGA را ساخت. از اینجا تحریف نام این روش در کشور ما ، با دگرگونی غیر منتظره ای با نام شرکت «وگا» که هم ارز صفت (نباتی) «وِگِتاتیو - Vegitative» است ، در اساس مفهوم این نظریه تشخیصی وجه تشابه یافت.
مطابق با این کشف بسیار عظیم ، تست نباتی رزونانسی «به گروه روش های تشخیص الکتروپونکتور و بیورزونانس مربوط می شود که در آنها از تست دارویی استفاده شده و مقایسه بین تغییرات جریان الکتریکی در نقاط اندازه گیری مستقر در مریدیان های آکوپونکتور با وضعیت اندام ها و دستگاه های مختلف بدن صورت می گیرد.»

ماهیت روش تست نباتی بیورزونانسی :

تست نباتی رزونانسی بر مبنای خواص زمینه ای سیستم های بیولوژیک و طبیعت نوسانی آنها استوار است که در تغییرات موجی شاخص های بیوفیزیکی و بیوشیمیایی منعکس می شود.
در این رابطه شایان ذکر است که رزونانس قانون طبیعت بوده و به صورت «نوسان شدید سیستم با فشار ضعیفِ خودِ نوسانات ، در صورتی که با نیروهای بیرونی نسبتاً ضعیف با فرکانسی برابر و یا تقریباً برابر با فرکانس خودِ سیستم تحریک شوند.» ظاهر می شود. (بالشوی بروک گائوز ، سال 1982)
وجود نوسانات با دامنه وسیع فرکانس ها (از دامنه چشمی (اپتیک) تا دامنه فوق کوتاه با تناوب ماهیانه و سالیانه) ، با فرایندهای مختلف بیولوژیکی و سطوح ترتیبی تشکیلات مطابقت دارد. فراوانی آهنگ های (ریتم های) کشف شده در محیط بیرونی معادل ریتم های ظاهر شده با فرایندهای نوسانی اتوماتیک در بدن انسان است که تطابق (همزمانی) آنها می تواند دقیقاً در نتیجه همکاری متقابل رزونانسی صورت گیرد.
در ارگانیزم سالم فرایندهای نوسانی (موجی) هماهنگ و همزمان در چندین سطوح نگهداری می شود که هموستاز را تشکیل می دهند ، در حالی که در زمینه وضعیت های پاتولوژیک هماهنگی نوسانی منحرف می شود. در طیف های نوسانی اندام ها و دستگاه های سالم بدن نوسانات ویژه عوامل پاتولوژیک ظاهر می شوند که هموستاز را مختل می کنند. نتیجه آن بروز اختلال در ریتم مکانیزم بیولوژیک است که ظاهراً به دلیل برتری شدید فرایندهای تحریکی یا بازدارنده در سیستم مرکزی اعصاب و عدم تعادل در همکاری متقابل جلدی-زیر جلدی می باشد.


به موازات این ناهمزمانی در سیستم غدد درون ریز ، قبل از همه ترشح هورمون آدرنالیزتروپوز (adrenalistropos) و گلوکوکورتیکوئید با شدت بسیار زیاد توأم با نارسایی در بیشتر عملکردهای هورمونی دیگر بروز می کند. چنین پیشرفت هایی در سیستم ایمنی با پیشرفت های بارزی مثل سیستم داخلی ایمنی سلولی و همچنین بین اجزاء سلولی و مایعات بدن توأم می شود.
بدین ترتیب ، همکاری متقابل رزونانسی و میزان همزمانی سیستم های اصلی ارگانیزم در وضعیت عملکردی آن و در واقع در حفظ سلامت و یا برعکس پیشرفت بیماری نقش مهمی را ایفا می کند.

نظرات کاربران

ثبت نظر شما